جهان در آستانه "جنگ بزرگ":
جرقههای خطرناک در شطرنج قدرتهای جهانی !
بنبست در مذاکرات دیپلماتیک، تغییر آرایش نیروهای نظامی و تشدید تنشهای منطقهای، جهان را به نقطه حساسی کشانده است.
مجموعهای از تحولات کلیدی، این گمانه را تقویت میکند که جهان در انتظار جرقهای برای آغاز یک "جنگ بزرگ" است.
این وضعیت، که یادآور دوران جنگ سرد است، با پیچیدگیهای جدیدی همراه شده و آیندهای نامعلوم را درتغیر نظم تک قطبی پیش روی بشریت قرار داده است.
بنبست دیپلماسی و بازگشت به منطق زور
مذاکرات حیاتی میان آمریکا با : ایران، روسیه، اروپا و چین به بنبست رسیده است. این وضعیت نشاندهنده شکست دیپلماسی در حل و فصل اختلافات عمیق میان قدرتهای بزرگ است.
در نبود دریافت راه حلهای سیاسی برای دوسیه های باز و متعد بحران کشور های منطقه وجهان به نظر میرسد طرفین منازعات بار دیگر به سمت منطق زور و افزایش توان نظامی حرکت میکنند.
این بنبست نه تنها بحرانهای موجود را تشدید میکند، بلکه اعتماد به سازوکارهای بینالمللی را نیز از بین میبرد و زمینه را برای رویاروییهای مستقیم قدرت های نوظهور فراهم میآورد.
تضعیف ائتلافهای سنتی و ظهور قطبهای جدید:
تصمیم انگلیس برای خروج از ناتو ضربهای مهلک به یکی از قدیمیترین و مهمترین ائتلافهای نظامی جهان است.
این اقدام میتواند به تضعیف ناتو و کاهش همبستگی غرب منجر شود.
در همین حال، روسیه با تمام قوا برای تصرف کامل اوکراین آماده میشود، که نشاندهنده عزم مسکو برای بازتعریف نظم امنیتی اروپا و گسترش نفوذ خود است.
این تحولات، چشمانداز ائتلافهای سنتی را مبهم کرده و میتواند به شکلگیری قطببندیهای جدید و خطرناکتر منجر شود.
آرایش نظامی جدید و افزایش ریسک برخورد
خروج نیروهای آمریکا از آلمان و دیگر کشورهای اروپایی، در نگاه اول، میتواند به معنای کاهش تعهد واشنگتن به امنیت اروپا باشد.
اما این اقدام میتواند بخشی از یک استراتژی گستردهتر برای تمرکز بر چالشهای دیگر، به ویژه در منطقه اقیانوس آرام باشد.
در همین راستا، چین امکان حمله به تایوان را بررسی میکند، که جبهه جدیدی از تنش را در آسیا باز میکند.
پاسخ اروپا به این تحولات نیز قابل توجه است؛ آلمان در حال اعزام نیرو به لیتوانی است، که نشاندهنده نگرانی فزاینده برلین از تهدیدات روسیه و تلاش برای تقویت جبهه شرقی ناتو (حتی بدون حضور کامل آمریکا) است.
این جابجاییها و افزایش حضور نظامی در نقاط حساس، به طور چشمگیری ریسک برخورد و اشتباه محاسباتی را بالا میبرد.
مجموع این تحرکات، یعنی بنبست دیپلماتیک، تضعیف ائتلافهای سنتی، افزایش تنشهای منطقهای و آرایش نظامی جدید و اغاز یارگیری های منطقه ای، جهانی را به تصویر میکشد که در آستانه یک درگیری بزرگ قرار گرفته است.
هر یک از این نقاط، به تنهایی میتواند جرقهای برای آغاز یک بحران بزرگ باشد، اما همزمانی و همپوشانی آنها، خطر آغاز یک جنگ جهانی را به یک احتمال قریبالوقوع تبدیل کرده است.
در این سناریو، یک اشتباه کوچک، یک اقدام تحریکآمیز ناخواسته، یا یک سوءتفاهم میتواند ماشه را بچکاند و جهان را به ورطه یک فاجعه عظیم سوق دهد.
به باور من این جرقه ناگهانی به احتمال زیاد از دل بحرانهای پیچیده وچند لایه سوریه نواخته خواهد شد.
آیا قدرتهای جهانی قادر خواهند بود قبل از اینکه این جرقهها به شعلهای ویرانگر تبدیل شوند، راهی برای بازگشت به دیپلماسی و حل مسالمتآمیز اختلافات پیدا کنند؟
این پرسشی است که سرنوشت آینده بشریت به پاسخ آن وابسته است.
نویسنده
سیدباقرشاه احمد
تحلیلگر مسایل سیاسی و منطقوی